دانلود و پخش فقط با IP ایران امکان پذیر هست

به مناسبت روز کتاب و کتاب خوانی به سراغ فیلم های ایرانی رفتیم که از کتاب های ادبی مهم اقتباس شده اند. مانند «گاو»، «اینجا بدون من» و «پری».

سینما و ادبیات از ابتدای ظهور سینما پیوندی عمیق باهم داشته‌اند و سینما همواره در مقاطع مختلف خود دست به دامن ادبیات شده است. نه تنها برای اقتباس از داستان‌ها، که اصلا برای پیش‌بردن روایت و شکل بخشیدن به روایات سینمایی، الگوهای ادبی همواره مورد توجه فیلمنامه‌نویسان بوده است.

اما اقتباس ادبی هم جای ویژه‌ای در تارخ سینما داشته است. هرچند به ندرت به فیلمی برمی‌خوریم که از کتاب مکتوبش فراتر برود و بدل به شاهکاری بهتر و ماندگارتر شود، با این حال فیلم‌های اقتباسی از مهم‌ترین انواع فیلم‌های سینمایی هستند. اقتباس در سینمای ایران هم همواره مورد توجه بوده هرچند میزان و کمیتش در دوره‌های مختلف دستخوش تغییر می‌شود. همیشه فیلمسازانی بودند و هستند که به سراغ ادبیات و کتاب‌های داستانی و رمان رفته‌اند. در این یادداشت ده فیلم اقتباسی مهم سینمای ایران را مرور کرده‌ایم.

داش آکل

کارگردان: مسعود کیمیایی

سال ساخت: ۱۳۵۰

منبع اقتباس: مجموعه سه قطره خون/ صادق هدایت

«داش آکل» یکی از مهم‌ترین فیلم‌های مسعود کیمیایی پیش از وقوع انقلاب اسلامی است. فیلمی که بهروز وثوقی در آن می‌درخشد. ماجرای قهرمانی ها و مردانگی و صداقت «داش آکل» را همه ی مردم شیراز می دانند. یک حاجی شیرازی که زمانی با او همسفر بوده و فضایل نیک داش آکل را می دانسته قبل از مرگش وصیت می کند که داش آکل به کارهای زندگی و املاک او رسیدگی کند. داش آکل در برخورد با خانواده ی حاجی دختر او را می بیند و به او دل می بندد، حال آنکه دختر سن کمی دارد. عشق دختر، داش آکل را به شراب خواری می کشاند. «کاکارستم»، که دشمن داش آکل است با آن که بارها در جدال تن به تن از او شکست خورده معهذا همه جا در غیابش رجزخوانی می کند. داش آکل ازدواج با دخترک را به علت سن زیاد خود، دور از مردانگی می داند و ترتیب ازدواج او را با یکی از خواستگارانش می دهد. شب عروسی دخترک، وقتی داش آکل از میخانه برمی گردد، با کاکارستم روبرو می شود و جدال به سرانجام می‌رسد.

کیمیایی «داش آکل»‌ را از داستانی با همین نام به قلم صادق هدایت اقتباس کرده. داستانی که از جمله مهم‌ترین داستان‌های صادق هدایت به‌شمار می‌آید. داش آکل یکی از یازده داستان کوتاه مجموعه سه قطره خون، که نخستین بار در سال ۱۳۱۱ منتشر شد. داش آکل، مخفّف سه کلمه است: داداش+ آقا+ کُل. کُل به معنی بی‌تناسب و بدهیکل می‌باشد. در روایت صادق هدایت، داش آکل، مردی تنومند و بدسیما گزارش شده است.

گاو

کارگردان: داریوش مهرجویی

سال ساخت: ۱۳۴۸

منبع اقتباس: عزاداران بیل/ غلام حسین ساعدی

همه امید زندگی مش حسن به تنها گاوی است که در طویله اش دارد و از وجود آن علاوه بر امرار معاش خانواده خود، افراد روستا را نیز بهره‌مند می‌سازد. همه این مسائل باعث شده است که مش حسن دلبستگی خاصی به این گاو داشته باشد. اما روزی که مش حسن به شهر رفته، گاو به علت نامشخصی می‌میرد و افراد روستا با موافقت همسر مش حسن نعش گاو را در چاه روستا می‌اندازند و پس از بازگشت مش حسن وانمود می‌کنند که گاو گریخته است …

جالب است بدانید «گاو» اولین فیلم سینمای ایران است که موفق به کسب جایزه بین‌المللی از جشنواره فیلم ونیز ایتالیا و پس از آن جایزه ویژه هیئت داوران جشنواره کن شد.

مش حسن کاراکتری است که ابتدا در رمان عزاداران بیل و به قلم غلامحسین ساعدی خلق شد و بعد در اقتباس عالی داریوش مهرجویی به تصویر درآمد. مش حسن، مردی روستایی است و در جامعه روستانشین و در آستانه مدرن شدن سراسری ایران، از گزند مدرنیته و کالاوارگی که با خود به‌همراه می‌آورد، در امان نیست.

مش حسن از دار دنیا یک گاو دارد که همه داراییش است و ناگهان گاو را از دست می‌رود. همسایگان که جرات نمی‌کنند به‌او بگویند گاوش مرده، به دروغ اظهار می‌کنند که فرار کرده. در این لحظه پدیده ایلناسیون که در پیوند با مدرنیته و کالاوارگی به زیست مش حسن ورود کرده، سبب از خودبیگانگی او در ارتباط با کالای محبوبش یعنی گاو می‌شود و «گاو» نشان می‌دهد که این «از خودبیگانگی» چطور راه خود را به سمت جنون و دیوانگی باز می‌کند. موضوعی که در دیگر کتاب‌های غلام حسین ساعدی هم به چشم می‌خورد.

ناخدا خورشید

کارگردان: ناصر تقوایی

سال ساخت: ۱۳۶۵

منبع اقتباس: داشتن و نداشتن/ ارنست همینگوی

خواجه ماجد، ناخدا خورشید را لو می دهد و بار قاچاق لنج ناخدا به آتش کشیده می شود. دلالی به نام فرحان که می خواهد چند فراری سیاسی را از مرز آبی عبور دهد وارد بندر می شود. او با ناخدا خورشید تماس می گیرد. ناخدا که احتمال می دهد لنجش را مصادره کنند…

ناصر تقوایی را می‌توان یکی از ادیب‌ترین فیلمسازان سینمای ایران دانست که نزدیکی بسیاری با ادبیات دارد و ادبیات داستانی همواره جایگاه ویژه‌ای در روند فیلمسازی او داشته‌است. «ناخدا خورشید» به عنوان یکی از آثار نمونه‌ای کلاسیک سینمای ایران شناخته می‌شود که بی‌اغراق می‌تواند در شمار سه فیلم برتر تمام تاریخ سینمای ایران قرار بگیرد. این فیلم از داستانی از همینگوی اقتباس شده است.

یکی از کلاسیک‌ترین و دردناک‌ترین مرگ‌های تاریخ سینمای ایران در این فیلم به تصویر درمی‌آید که نتیجه شوریدن علیه ظلم و ظالم است، با تصویر بلبک خالی و سرگردان بر روی خلیج فارس در یاد هر تماشاگری می‌ماند.

داستان رمان داشتن و نداشتن، اثر ارنست همینگوی، در سال ۱۹۳۷ انتشار یافت. داشتن و نداشتن، داستان یک ناخدای قایق ماهیگیری به نام هری مورگان در فلوریدا را روایت می‌کند. رمان، هری را ذاتاً شخصیت خوبی معرفی می‌کند که به خاطر شرایط سخت اقتصادی که خارج از کنترل او هستند، مجبور به ورود به بازار سیاه و جابه‌جا کردن کالای قاچاق بین کوبا و فلوریدا شده‌است. یکی از مشتریان ثروتمند هری، دستمزد یک سفر ماهیگیری سه هفته ای را به او پرداخت نکرده و او را در شرایط بسیار بدی قرار می‌دهد. پس از این اتفاق، هری با انتخابی سرنوشت ساز، تصمیم می‌گیرد که برای تأمین مخارج خانواده اش، مهاجرین چینی را به صورت قاچاق و غیرقانونی از کوبا به فلوریدا انتقال دهد. او سپس شروع به عبور انواع مختلفی از بارهای غیرقانونی[از الکل گرفته تا انقلابی‌های کوبا]بین دو کشور می‌کند.

سارا

کارگردان: داریوش مهرجویی

سال ساخت: ۱۳۷۲

منبع اقتباس: خانه عروسک/ هنریک ایبسن

یکی دیگر از فیلم‌های داریوش مهرجویی که استاد ساخت درام‌های خانوادگی ویژه است. این‌بار در «سارا» او به سراغ نمایشنامه مشهور «خانه عروسک» هنریک ایبسن رفت و از آن اقتباس کرد.

فیلم شرح تلاش‌ها و فداکاری‌های سارا با بازی نیکی کریمی است که همه زندگی، سلامتی و وقتش را برای نجات همسرش با بازی امین تارخ از زندان وقف کرده و شبانه‌روزی در تکاپو برای آزاد کردن اوست اما بعد از بازگشت شوهر به‌خانه، تماشاگر متوجه می‌شود که مرد نه تنها ارزش و قدر زحمات او را نمی‌داند که از دستش شاکی هم هست و نمک همه‌ی تلاش‌ها را خورده، می‌خواهد نمکدان بشکند و دل رنجور سارا را به درد بیاورد.

سارا در مقابل همه از خودگذشتگی‌ها چطور می‌تواند این‌همه خودخواهی و بی‌معرفتی مردش را تاب بیاورد؟ درحالیکه در نهایت گویی مرد متوجه اشتباه خود می‌شود اما فایده‌ای ندارد. این اشتباهی نابخشودنی بوده و دل سارا برای همیشه از دست رفته. او در حالی از خانه بیرون می‌زند و همسر و خانه و زندگی‌اش را ترک می‌کند که تماشاگر در دلش اطمینان دارد دیگر بازگشتی برای سارا به آن زندگی در کار نخواهد بود.

پیش از سارا این کاراکتر نورا در نمایشنامه ایبسن است که یکی از قله‌های زنانگی خاص در جهان نمایش به شمار میآید و اقتباس از چنین کاراکتری خواه ناخواه،چه مهرجویی پشت دوربین باشد چه منوچهر هادی بعید است بد از کار دربیاید. اقتباس داریوش مهرجویی در خلق شخصیت سارا اما فوق‌العاده است و طوری این کاراکتر را در فرهنگ و جامعه ایرانی جا انداخته که اصلا شبیه به اقتباس‌های قلابی و رایج از آثار غربی از آب درنیامده است.

پری

کارگردان: داریوش مهرجویی

سال ساخت: ۱۳۷۳

منبع اقتباس: فرنی و زویی/ جی دی سلیجر

«پری» دانشجوی ممتاز ادبیات و تئاتر که از همه مزایای زندگی یک دختر جوان برخوردار است با خواندن کتاب سبز کوچکی دچار تحولات فکری و حسی می شود. کتاب سرگذشت سیر و سلوک عارف گمنامی در قرن پنجم هجری است. پری پس از خواندن کتاب با آن که خواهان مراتب معنوی بالاتری است از زندگی معمولی دل کنده شده و در وادی دردناک «طلب» سرگردان می شود. کتاب به برادر بزرگش، «اسد» تعلق دارد. «اسد» چندی پیش در حادثه آتش سوزی کلبه اش در گذشته است. «داداشی» برادر دیگر، «پری» را از این حالت قهر و طغیان نجات می دهد.

پری که درواقع اقتباسی است از شخصیت زویی در رمان «فرنی و زویی» دی جی سلینجر، یک کاراکتر ماندگار است. همانطور که اگر سلینجرباز باشید، هرگز زویی و عادات خاصش را فراموش نمی‌کنید، پری فیلم «پری» هم فراموش نشدنی است.

دختری که به‌واسطه پیدا کردن یک کتاب معنوی و خاص زندگیش دگرگون شده و به شکل جنون‌آمیزی به دنبال کشف حقیقت کتاب و به‌واسطه آن روحیات برادر بزرگتر است که در آتش سوزی از دست رفته. پری آرام و قرار ندارد. نمی‌داند باید چه کند و چیزی از درون انگار او را مشت و لگد می‌کوبد و می‌خواهد بزند بیرون.

نیکی کریمی به خوبی از پس اجرای چنین نقش جنون‌آمیزی برآمده است و وحشت حقیقت در صورتش هویداست و هرچه فیلم جلو می‌رود، بیشتر و بیشتر هم می‌شود.

شب های روشن

کارگردان: فرزاد موتمن

سال ساخت: ۱۳۸۱

منبع اقتباس: شب های روشن/ داستایوفسکی

«شب‌های روشن» در واقع اقتباسی است از فیلم «شب‌های سفید» ویسکونتی فیلمساز بزرگ سینمای ایتالیا که حتی از روی شباهت اسم‌های دو فیلم هم می‌توانید به میزان تعلق خاطر فیلمساز به فیلم ویسکونتی پی ببرید. داستان «شب‌های سفید» هم دقیقا همین است با این اختلاف که این‌بار این مرد است که در لوای یک غریبه به شهر جدید آمده و دختر را که ساکن آنجاست ملاقات می‌کند و از داستان قرار چهار شبه‌اش باخبر می‌گردد. جالب است بدانید که هر دو فیلم داستان خود را از «شب‌های روشن» داستایوفسکی به عاریه گرفته‌اند. اما «شب‌های روشن» ‌در شکل ساخت هم متاثر از فیلم ویسکونتی است و به آن ادای دین می‌کند.

هرچند اولین نمایش‌های فیلم در جشنواره چندان مورد توجه منتقدان قرار نگرفت اما در هنگام اکران موجی در حمایت از فیلم راه افتاد و بسیاری از تماشاگران و خوره‌های فیلم علاقه زیادی به آن نشان دادند. «شب‌های روشن»‌را از این منظر در کنار «نفس عمیق» پرویز شهبازی، به عنوان مهم‌ترین کالت مووی‌های دهه هشتاد، می‌توان جای داد.

«شب های روشن» فیلمی روشنفکرانه است با حال و هوایی آزاد و سرگردان و روایتی پرسه‌زن. «شب‌های روشن» درباره استاد ادبیاتی است که از روزمرگی و ابتذال روزمرگی در زندگیش به تنگ آمده و این او را بدل به یک آدم بدخلق و تنها کرده است. «شب‌های روشن» به تعریف خلاصه داستان رسمی فیلم، داستان زندگی دو انسان تنهاست. مرد، استاد دانشگاه، سرخورده‌ی اجتماعی و مأیوس فلسفی‌ست و انزوای خود را با تدریس ادبیات، مطالعه‌ی کتاب و پرسه‌زدن در خیابا‌ن‌ها می‌گذراند. شبی متوجه دختری ساک‌به‌دست می‌شود و به او کمک می‌کند تا از شر مزاحمت یک راننده‌ی ماشین رهایی یابد. از این‌جا بین او و رؤیا دوستی شکل می‌گیرد. رؤیا بنا بر قولی که به عاشق خود، امیر، داده‌است، یک‌سال پس از آخرین ملاقات به وعده‌گاه آمده و می‌خواهد چهار شب در محل و ساعت معیّن در انتظار امیر بماند. استاد به رؤیا پناه می‌دهد و به او کمک می‌کند تا امیر را پیدا کند. طیّ این چهار روز بین رؤیا و استاد دانشگاه به‌تدریج دل‌بستگی به‌وجود می‌آید. استاد مصمّم می‌شود که با رؤیا ازدواج کند، امّا در چهارمین شب امیر به محلّ ملاقات می‌آید و رؤیا با او می‌رود. فیلم روایت چه‌گونگیِ آشنایی، دل‌بستگی و جدایی این دو شخصیت از زبان استاد دانشگاه است.

گاو خونی

کارگردان: بهروز افخمی

سال ساخت: ۱۳۸۱

منبع اقتباس: رمان گاو خونی/ جعفر مدرس صادقی

این فیلم داستان کابوس‌های جوانی را حکایت می‌کند که خاطرات پدر مرده اش، شهر زادگاهش یعنی اصفهان و رودخانه زاینده رود او را به مرز پریشانی می‌رساند. و این پدر کسی نیست جز عزت‌الله انتظامی. پدری که در لابه‌لای خاطراتی که بر پسر هجوم آورده چون شبحی سرگردان می‌چرخد. پدری که در کودکی پسر، بسیار سلطه‌گر بوده و رفتار دیکتاتورمابانه‌اش باعث همه تنش‌های امروز پسر شده است.

فیلم بر اساس رمان جعفر مدرس صادقی ساخته شده و اصلاً انگار ادعانامه‌ پسران است علیه پدران، یا به عبارت بهتر یک‌جور شرح از بین رفتن پسران در چنبره جهل پدران، عزت‌الله انتظامی با بازی درجه‌یکش این پدرسالاری جاهلانه را در فضاسازی کل فیلم منتشر می‌کند. خود نویسنده یعنی مدرس صادقی در نوشتن فیلمنامه دخیل بوده است. نویسنده‌ای که بی‌اغراق یکی از بهترین نویسندگان و مترجمان ادبی معاصر است. در رمان گاوخونی شیوه بیان، آمیزه‌ای از سنت‌های کهن و نو است و به قول دیک دیویس یکی از شاهکارهای ادبیات معاصر ایران به شمار آورد. دیک دیویس بر این باور است که این داستان را بهتر از هر چیزی می‌توان با این جمله معروف باشو، شاعر ژاپنی، معرفی کرد: «پا جای پای شاعران گذشته نگذار؛ در پی آن باش که آنها در پی آن بوده‌اند».

تردید

کارگردان: واروژ کریم مسیحی

سال ساخت: ۱۳۸۷

منبع اقتباس: هملت/ ویلیام شکسپیر

فیلمی براساس نمایشنامه هملت که در تهران امروز اتفاق می‌افتد. پدر سیاوش روزبهان بر اثر حادثه ای مرده و عموی او مقدرات ثروت خود و برادر را به دست گرفته است. سیاوش عاشق مهتاب دخترعمه اش است. انوری پدر مهتاب، مباشر روزبهان است. سرگشتگی سیاوش از مرگ پدر تمام نشده که خبر ازدواج قریب الوقوع عمو با مادرش را می شنود. سیاوش طی ماجراهایی می فهمد که پدرش کشته شده و به سراغ دوست قدیمی اش کارو می رود. او به مرور متوجه قرابت داستان زندگی خود با نمایشنامه معروف هملت می‌شود.

این جالب‌ترین نکته درباره اقتباس کریم مسیحی از این نمایشنامه بزرگ است: اینکه قهرمان فیلم خودآگاهانه در پی چیدن مهره‌های پازلی است که زندگی او را به نمایشنامه هملت وصل کند. این خوداگاهی باعث می‌شود با یک فیلم در تئاتر سروکار داشته باشیم که قالب خلاقانه و جالب توجهی را نتیجه داده است.

اینجا بدون من

کارگردان: بهرام توکلی

سال ساخت: ۱۳۸۹

منبع اقتباس: باغ وحش شیشه‌ای/ تنسی ویلیامز

فیلم داستان خانواده‌ای ست متشکل از مادر و دو فرزندش، احسان و یلدا که در آرزوی دستیابی به رویاهای خود هستند و امیدوارانه تحولی را انتظار می‌کشند. یلدا معلول است و تمام دغدغه مادر تأمین آینده اوست. ورود رضا دوست احسان با بازی زندگی آنان را دستخوش تغییراتی می‌کند.

در میان فیلم‌های بهرام توکلی که سرشار از حس ناامیدی هستند، یلدا جلوه ای از ناامیدترین عناصر در میان همه فیلم‌های او می‌شود. دختری که به‌واسطه ضعف جسمانیش و روحیه شکننده و آسیب پذیری که دارد و شرایط سختی که در آن زندگی می‌کنند، هرچند در ظاهر آرام و خندان به‌نظر می‌رسد اما در یک قدمی تمام شدن و در حال تن دادن به مرگ تدریجی از درون است.

در نمایش باغ‌وحش شیشه‌ای، لورا، دختر خانواده به شدت از عقده حقارت رنج می‌برد. نقص جسمانی در پای او و استفاده از عصا باعث شده که ارتباط خود را با انسان‌های دیگر قطع کند و از ترس خرابکاری حتی در کلاس‌های تایپ و ماشین‌نویسی نیز شرکت نکند. درعوض رویگردانی او از ارتباط با سایرین، او به مجسمه‌های شیشه‌ای خود پناه برده است و با آنها خیال پردازی می‌کند و تنهایی خود را با آنها پر می‌کند.

نویسنده این نمایش، «آماندا»، مادر خانواده را مادری مهربان و دلسوز معرفی می‌کند ولی این مادر به شدت از نداشتن «مهارت‌های ارتباط» با فرزندانش در رنج است. او بسیار کنتر‌لگر است و نگران عاقبت فرزندان است. آماندا به شیوه‌ای انعطاف‌ناپذیر می‌کوشد هم پسر خود را از رفتن زیاد به سینما و میگساری باز دارد و هم از طرفی می‌کوشد به هرطریق ممکن برای دختر ناتوان خود، شوهری دست‌ و پا کند. او همچنان در دنیای خیالات دوره جوانی و خاطرات خواستگاران متعدد و ماجرای آشنایی با همسرش مانده است. روزی چند بار این خاطرات را بیان می‌کند و همچنان در دلیل اینکه چرا شوهرش او و خانواده را ناگهان ترک کرد، متحیر است. آماندا با بستن چشم خود و بهاندادن به شخصیت فرزندانش آنچنان فضای خانواده را متشنج کرده که پسرش هم که انسانی مهربان است و به تنهایی خرج خانواده را می‌دهد را فراری و عاصی کرده است که در نهایت پسرش هم همچون شوهرش، خانواده را ترک می‌کند. درست شبیه به فیلم بهرام توکلی.

پله آخر

کارگردان: علی مصفا

سال ساخت: ۱۳۹۰

منبع اقتباس: دوبلینی ها/ جیمز جویس

«پله آخر» اقتباسی آزاد از داستان «مردگان» از مجموعه «دوبیلینی ها» به نویسندگی جیمز جویس است. «پله آخر» روایتی خطی ندارد با خاطره گویی شکل گرفته است.

این نوع روایت به فیلم ساز اجازه می دهد تا داستانش را بدون توجه به زمان رخداد آن ها روایت کند. فیلم چندان از داستان مردگان گرته برداری نکرده است و تنها در شکل گرفتن خط قصه به آن نگاهی داشته. لیلی ستاره سینماست و به تازگی شوهرش را از دست داده است سر صحنه فیلمبرداری ناگهان مقابل دوربین خنده اش می گیرد و از کار باز می ماند. هیچ کس نمی تواند دلیل خنده هایش را حدس بزند و خاطره ها از آن جا شروع می شود.

«دوبلینی ها» مجموعه داستان‌های کوتاه از جیمز جویس است که در ۱۹۱۴ میلادی منتشر شد. این مجموعه ۱۵ داستان کوتاه را در بر می‌گیرد و در آن به مسایلی نظیر: تاریخ ایرلند. انسانها، مرگ، عشق، زندگی، ترس و… می‌پردازد. این داستان از اوج تحرکات ملی‌گرایانه ایرلند نوشته شده است و در آن به طبقهٔ متوسط و پایین جامعهٔ ایرلندی در اوایل قرن بیستم می‌پردازد. بیشتر شخصیت‌های داستان‌های این مجموعه دوباره در کتاب اولیس فرا خوانده می‌شوند. داستان از نثر بسیار قدرتمندی برخوردار است و جزو شاهکارهای ادبی محسوب می‌شود. مجموعه داستان یک سیر ادبی را از ابتدا تا انتها در بر می‌گیرد که با داستان بلند مردگان ختم می‌شود.

دانلود و پخش فقط با IP ایران امکان پذیر هست

پیشنهادات سایت:

برای باخبر شدن از آخرین اخبار سایت و سینمای جهان ، به کانال تلگرام فیلم تو مووی بپیوندید.

کانال تلگرام فیلم تو مووی

راهنمای فیلم تو مووی :

  • 1- برای سهولت در دانلود بهتر است از نرم افزار های مدیریت دانلود استفاده کنید
  • 2- جهت ارسال نظرات ، حتما آدرس ایمیل خود را به صورت صحیح وارد کنید . [ایمیل www ندارد .]
  • 3- لطفا از توهین در نظرات خودداری کنید ، با کاربر خاطی برخورد لازم انجام خواهد شد .
  • 4- جهت درخواست فیلم از فرم درخواست فیلم استفاده کنید .

برچسب ها